English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9021 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
biographical information blank form U فرم پر نشده بیوگرافی افراد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
characterization U نوشتن بیوگرافی افراد
biographical intelligence U اطلاعات مربوط به بیوگرافی افراد
biography U بیوگرافی
biographies U بیوگرافی
characterization U مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
grangerize U بیوگرافی چیزی رانوشتن
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
levee en masse U عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unresolved U تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbaoked U سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
uncommitted U غیر متعهد نشده تعهد نشده
unpicked U نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unbroke U رام نشده سوقان گیری نشده
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unobligated U اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
undisciplined U تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
unsifted U الک نشده رسیدگی نشده
unset U جایگزین نشده جاانداخته نشده
unredeemed U جبران نشده سبک نشده
inconsummate U تکمیل نشده انجام نشده
unsought U جستجو نشده کشف نشده
uncharged U محسوب نشده رسمامتهم نشده
untried U امتحان نشده محاکمه نشده
unasked U خواسته نشده پرسیده نشده
undirected U رهبری نشده راهنمایی نشده
irredenta U انجام نشده جبران نشده
unintended saving U پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete U انجام نشده پر نشده
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
troop U افراد
trooped U افراد
enlistedman U افراد
men U افراد
trooping U افراد
enlisted personnel U افراد
personnel U افراد
platoon U جوخهء افراد
packed out پر و مملو از افراد
platoons U جوخهء افراد
cognoscenti U افراد مطلعدربارهموضوعیخاص
withindoors U افراد داخل
top-level U افراد عالیرتبه
head count U جمع افراد
roll call U نامیدن افراد
head counts U جمع افراد
category U طبقه افراد
filler personnel U افراد جایگزینی
enlisted personnel U طبقه افراد
service club U باشگاه افراد
enlistee U افراد داوطلب
personnel status U وضع افراد
liberty men U افراد مرخصی
equal status persons U افراد همپایه
part owners U افراد شریک المال
close station U افراد بدو مرخص
personal error U خطاهای انفرادی افراد
billet slip U کارت محلهای افراد
family size U تعداد افراد خانواده
morale U روحیه افراد مردم
billet slip U لوحه اسکان افراد
condemning U محکوم کردن افراد
condemn U محکوم کردن افراد
play the field <idiom> U با افراد مختلفی قرارگذاشتن
favouritism U افراد مورد توجه
cimmerian U افراد کشور فلمات
top-level U توسط افراد عالیرتبه
commando U افراد نیروی مخصوص
commandos U افراد نیروی مخصوص
coachload U افراد سوار بر درشکه
noncombatant U افراد غیر نظامی
swallow one's pride <idiom> U متواضع کردن افراد
condemns U محکوم کردن افراد
transfer station U محل اعزام افراد
troops U افراد قسمتها سربازان
the common wealth of learning U افراد اهل علم
target audience U افراد مورد نظر
special olympics U المپیک افراد استثنایی
receptee U افراد مورد پذیرش
rouse out U بیدار کردن افراد
aptitude area U حیطه قابلیت افراد
posse comitatus U دسته افراد پلیس
dependents U افراد تحت تکفل
bachelor quarters U منازل افراد مجرد
avast U افراد به جای خود
personnel monitoring U بازرسی بدنی از افراد
army deposit fund U پس انداز انفرادی افراد
transfer station U محل انتقال افراد
chartered U بین افراد دلالت کند
IMA U قالب ها و خصوصیات افراد است
chartering U بین افراد دلالت کند
charter U بین افراد دلالت کند
intransit strenth U افراد در حال حرکت یا انتقال
lockstep U پیشروی افراد پشت سریکدیگر
troop housing U کوی درجه داران یا افراد
posse U دسته افراد پلیس جماعت
posses U دسته افراد پلیس جماعت
charters U بین افراد دلالت کند
whom it may concern U برای اطلاع افراد ذیربط
people sniffer U رادار کشف افراد دشمن
personal salute U تیر سلام برای افراد
huddle U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
huddled U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
huddles U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
huddling U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
personal salute U مراسم سلام افراد برجسته
aptitude area U حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
sociometry U سنجش روابط افراد جامعه
roll call U حاضر و غایب کردن افراد
rotation U تعویض نوبتی یکانها یا افراد
leatherneck U جزو افراد تفنگداران دریایی
assembly U محل بسیج افراد احتیاط
Certain notorious ( dubious ) characters . U عده افراد معلوم الحال
Do not admit any outsiders. U افراد غیره را راه ندهید
Applicants flooded in. U سیل افراد ( متقاضیان ) جاری شد
life line U طناب اتصال افراد به یکدیگر
human machine interface U حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
lunatic fringe U افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
preference blank U دستگاه کشف علایق وسرگرمیهای افراد
oral trade test U ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
army standard score U نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
atomistic evalution U ارزیابی نظرات افراد در موردتبلیغات یک محصول
intermarriage U ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
split ticket <idiom> U انتخاب افراد سیاسی برای رای
CSE U آزمونیدر بریتانیا کهاز افراد 51 یا 61 سالهبعملمیاید
character guidance U راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
queues U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
zouave U یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
oligrachy U حکومتی که قدرت ان در دست افراد معدود باشد
oligopoly U تولید کالا توسط افراد یا شرکتهای معدودی
buzzword U کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
enlisted U داوطلب خدمت سربازی سرباز وفیفه افراد
intermarry U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarrying U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
longtour area U منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
intermarries U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarried U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
pit crew U افراد مامور کمک به هرراننده در منطقه خود او
queueing U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
an infinite verb U فعلی که محدود به شخص و افراد جمع نیست
queued U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
conference U ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
conferences U ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
queue U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
correctional custudy U روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
cyberspace U دنیایی که در آن کامپیوتر ها و افراد از طیق اینترنت ارتباط دارند
incross U اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
automation U استفاده از ماشین هایی که دخالت افراد در آن بسیار کم است
internee U فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
internees U فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
enroute personnel U افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
arrow head U پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
muster roll U دفتر اسامی افراد نظامی وافسران یک منطقه یا کشتی
frankpledge U مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
reception station U پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
to call the roll U حاضر غایب کردن [نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
appearance money U پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
finance house U شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
speech U که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
speeches U که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
finance company U شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
panel U صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
panels U صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
chalk troops U سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
close corporation U شرکت یا بنگاهی که توسط عده معدودی از افراد اداره میشود
people sniffer U رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها
instructional computing U فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
protection U عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
penalty kicker U بازیگر ماهر که هنگام کم شدن تعداد افراد تیم نقش مهمی در دفاع دارد
rule of law U قانون تساوی افراد در برابرقانون و قابل رسیدگی بودن اعمال مامورین دولت درمحاکم عمومی
shares U یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
share U یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shared U یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
salvage group U تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
photographic dosimetry U روش اندازه گیری میزان دوزاتمی جذب شده به وسیله افراد از روی عکس بدن انها
pressure cabin U بخشی از هواپیما که افراد وخدمه در ان قرار دارند وهمیشه فشار در ان برابر یابیشتر از حد تعیین شده است
frictional unemployment U اطلاعات ناقص مربوط به فرصتهای شغلی و عدم توانائی اقتصاددر تطابق دادن هر چه سریعتر افراد با مشاغل میباشد
federal privacy act U قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
unbowed U خم نشده
uncharged U پر نشده
tenantless U اشغال نشده
the date was not specified U نشده بود
untested <adj.> U ممیزی نشده
unevaluated <adj.> U ارزیابی نشده
unexamined <adj.> U ممیزی نشده
unchecked <adj.> U ارزیابی نشده
uninspected <adj.> U ممیزی نشده
unexamined <adj.> U ارزیابی نشده
unchecked <adj.> U ممیزی نشده
unaudited <adj.> U ممیزی نشده
roughdry U اطو نشده
unevaluated <adj.> U ممیزی نشده
uninspected <adj.> U ارزیابی نشده
unaudited <adj.> U ارزیابی نشده
untested <adj.> U ارزیابی نشده
unissued <adj.> U توزیع نشده
Recent search history Forum search
1some services are not in full force
1set the record straight
1etaye namayandegi اعطای نمایندگی
2purchase off the registry
1internalising somatic systems
1what is Labbad
1Can't send messages to non-contact (Telegram F.A.Q)
2ظروف یکبار مصرف بصورت عامیانه به انگلیسی چی میشه
0Nonwoven fabric
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com